۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

چرخش تدریجی در موضع حماس؛ دوری از ایران و سوریه



کلمه – زهرا امیری:
ساختمانی سه یا چهار طبقه در شمال خیابان ولی عصر، داخل حیاط ماشین های آخرین مدل پارک شده، داخل که می شوی از مبلمان داخلی طبقات متوجه می شوی که اینجا علاوه بر محیط کار، محل زندگی هم هست. دفتر سیاسی حماس در تهران، در بهار ۸۸. هنوز دو ماه به انتخابات پر حاشیه ریاست جمهوری باقی مانده است.
مهر ماه سال ۹۰، پنجمین اجلاس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین در تهران. خالد مشعل، رییس دفتر سیاسی حماس در سوریه، اقدام محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی در مورد درخواست از شورای امنیت سازمان ملل متحد برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین اقدامی جسورانه نامید که باید مورد تقدیر قرار بگیرد. اما آیت الله خامنه‌ای در همین نشست، اقدام رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی را در راستای تقسیم فلسطین توصیف کرد و آن را تن دادن به خواسته صهیونیست ها نامید. چند روز پیش از این اجلاس محمود عباس درخواست تشکیل کشور مستقل فلسطین در محدوده مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه داده بود.
رهبری در سخنرانی خود مسئولان سازمان آزادیبخش فلسطین را به خیانت متهم کرد: «مدعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادی بخشی از فلسطین. هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق به جانب پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل را بر آن پوشانده‌اند، چیزی جز تن دادن به خواسته صهیونیست‌ها، یعنی پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین نیست. این ها کسانی هستند که نبود ایمان راسخ دینی و انقطاع از مردم، به تدریج آنان را خنثی و بی‌تأثیر کرد. البته در میان آنان مردان شریف و پرانگیزه و غیور بودند ولی مجموعه و سازمان به راه دیگری رفت. انحراف آنان به مساله فلسطین ضربه زد و هنوز هم می‌زند. آنها هم مانند برخی دولت‌های خائن عربی به آرمان مقاومت که تنها راه نجات فلسطین بوده و هست، پشت کردند، ‌ و البته نه فقط به فلسطین، که به خود هم ضربه‌ سختی وارد کردند.»
در مقابل، خالد مشعل اقدام محمود عباس در ارائه درخواست به رسمیت شناختن کشور فلسطین به شورای امنیت با وجود مخالفت آمریکا را ستود و گفت: «این اقدام دستاوردی نمادین و معنوی در پی داشت که نمی‌توانیم آن را انکار کنیم. بله، برادر ابومازن زیر بار فشارهای آمریکا نرفت و بر اقدام خود اصرار کرد. این جراتی ستودنی است که آن را ارج می‌نهیم‬.»
دو سال و نیم از آن روزهای بهاری سال ۸۸ می گذرد و چندین ماه است که درگیری ها در سوریه آغاز شده و به نظر می رسد رهبران حماس دیگر تحمل مواضع تند متحدان خود را ندارند.
دی ماه ۱۳۹۰، خالد مشعل، رییس دفتر سیاسی حماس پس از سال ها از سوریه خارج شد و اعلام کرد که دیگر به آنجا باز نخواهد گشت. مشعل پیش از ترک سوریه در دیدار با بشار اسد به او هشدار داد که دست از کشتار مسلمانان سنی مذهب سوریه بردارد و با مخالفان خود گفت‌و‌گو کند. اما بشار اسد از مدت ها قبل راه پدر را برگزیده بود و به سخنان مشعل نیز وقعی ننهاد و بدین ترتیب زمینه خروج بسیاری از سران حماس از سوریه فراهم شد.
مهر ماه ۱۳۹۱، قطر با سرمایه‌گذاری هنگفت در نوار غزه به سازمان اسلامی حماس یاری می‌رساند. حماس که به شدت به پشتیبانی مالی خارجی نیازمند است، دیگر نمی‌تواند مانند گذشته به کمک‌های مالی ایران امیدوار باشد. محمد عمادی که در رأس یک هیئت رسمی از غزه دیدار می‌کند، اعلام کرد که دولت قطر با اعطای مبلغ ۲۵۴ میلیون دلار، به بازسازی منطقه یاری می‌رساند. این کمک نقدی به طور مستقیم به تشکیلات مسلط بر نوار غزه به رهبری سازمان حماس داده خواهد شد.
مهر ماه ۱۳۹۱، گروه حماس امضای هر گونه توافق نامه ای را برای کمک به ایران در جنگ مقابل اسرائیل در صورت حمله این رژیم به تاسیسات هسته ای ایران تکذیب کرد. صلاح البردویل سخنگوی حماس در بیانیه ای اعلام کرد گزارش سایت اسرائیلی دبکا درباره سفر محمود الزهار از رهبران حماس به تهران و توافق او درباره حمایت نظامی از ایران تکذیب می شود.
مهر ماه ۱۳۹۱ یک منبع دیپلماتیک در قاهره خبر داد: خالد مشعل از چالش‌های سیاسی موجود به تنگ آمده و برای انتخاب مجدد در انتخابات درون‌حزبی تلاش نمی‌کند. اگر چه برخی از تحلیلگران بر اساس این گونه اخبار معتقدند که گروه حماس در حال انشعاب است اما بسیاری نیز معتقدند که در واقع بر اساس میثاق‌نامه جنبش حماس مدت ریاست در دفتر سیاسی چهار سال است و خالد مشعل تاکنون ۱۲ سال در این سمت بوده است. در حالی که میثاق‌نامه حماس اجازه ابقا در این پست را تنها برای دو دوره ممکن ساخته است. دوره ریاست خالد مشعل در سال ۲۰۰۸ به پایان رسید ولی پایان آن با حمله اسراییل به نوار غزه هم زمان شد و از همین رو دفتر سیاسی حماس تصمیم گرفت بار دیگر مشعل را برخلاف میثاق و با توجه به شرایط وقت به ریاست دفتر ابقا کند و به این ترتیب او برای دوره سوم نیز انتخاب شد. اما آنچه در این میان کاملا روشن است، بی علاقه بودن رهبران سابق و کنونی حماس به ادامه اتحاد با دولت ایران است.
سه سال و نیم از انتخابات کودتاگونه سال ۸۸ می گذرد. سوریه درگیر جنگ داخلی تمام عیار است و ایران با شدید ترین تحریم های بین المللی روبه‌رو شده، مهمترین اعضای گروه حماس هم بر اساس منافع خود و مردم سرزمینشان، راه خود را از ایران و سوریه جدا کرده اند. کسی نمی داند تا پیش از این اتفاقات، اقتدارگرایان ایران سالیانه چقدر برای جلب حمایت حماس هزینه می کردند.
اما اکنون همه می دانند خالد مشعل رهبر محبوب حماس و دیگر مقامات این جنبش، راه خود را تا حد زیادی از رهبران ایران و سوریه جدا کرده‌اند؛ کاری که تمام سیاستمداران برای دفاع از منافع مردم خود انجام می دهند. اکنون همه می دانند کمک مالی قطر به حماس پاداشی در ازای دوری این سازمان اسلامی فلسطینی از حکومت ایران و سوریه است.
ظاهرا تنها دو گروه سیاستمدار در دنیا وجود دارند که ارزشی برای مردم و منافع مردم کشور خود قائل نیستند: یک گروه سیاستمدارانی مانند بشار اسد که علنا مردم خود را قتل عام می کند، و گروه دوم اقتدارگرایان حاکم بر ایران که به سرمایه های ملی کشور، برای کسب حمایت دولت ها و گروه های مختلف، چوب حراج می زنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر