با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و گرانیها، وضعیت تامین مواد غذایی مردم به مرحله هشدار دهنده ای رسیده است و روز بروز بخشهای بیشتری از جامعه به دایره بزرگ فقرا افزوده می شود. اما دولت همچنان اصرار دارد که خط فقر در جامعه محرمانه است و کاربردی برای عموم ندارد.
طی سالهای اخیر دولت محمود احمدی نژاد تلاش کرده است تا با ارائه آمار غیرواقعی جمعیت زیر خط فقر در ایران را انکار کند و مدعی است که در ایران کسی گرسنه نمیماند.
وی پیش از این در سال ۸۸ مدعی شده بود که با اجرای هدفمند کردن یارانه ها، ظرف سه سال آینده بیکار و فقیر در کشور باقی نمی ماند.
در حالیکه با گذشت سه سال از آن اظهارات، اجرای هدفمندی یارانهها نه تنها در وضعیت قشر درآمد جامعه مفید نبوده، بلکه با اجرای این طرح، اغنیا غنیتر و فقرا ومحرومان فقیرتر شدند.
توزیع ناعادلانه درآمد، عامل اصلی فقر
بیکاری، فقدان امنیت شغلی، تورم و افزایش افسار گسیخته نرخ مواد غذایی از عوامل اصلی فقر خانواده های کم درآمد است.
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران متوسط درآمد ماهیانه یک خانوار شهری ۸۳۳ هزار تومان و متوسط درآمد یک خانوار روستایی ۴۹۱ هزار و ۶۰۰ تومان است.
یک خانواده کم درآمد شهری، در سال ۱۳۹۰ به طور متوسط سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای مواد غذایی هزینه کرده، در حالی که یک خانواده شهری از پردرآمدترین دهک جامعه، در همان سال به طور متوسط ۶ میلیون تومان مواد غذایی خریده است.
بر اساس این برآورد هر خانوار شهری ماهیانه ۷۲۹ هزار و ۴۳۳ تومان برای اقلام غیر خوراکی هزینه میکند که ۴۲ درصد این هزینهها معادل ۳۰۶ هزار و ۳۶۱ تومان بابت هزینه مسکن پرداخت میشود. در خانوارهای روستایی هم ماهیانه ۳۵۳ هزار و ۷۹۷ تومان برای اقلام غیر خوراکی هزینه میشود که از این مقدار ۹۱ هزار و ۹۸۷ تومان معادل ۲۶ درصد صرف هزینه مسکن میشود.
مرکز آمار ایران بر اساس درآمد خانوادهها، دهک یک تا چهار جامعه را دهک با درآمد پایین تعریف کرده است، که جمعیت آن حدود ۳۰ میلیون نفر است. دهک چهارم تا هفتم، خانوادههای با درآمد متوسط هستند که بیش از ۲۰ میلیون نفر از جمعیت ۷۷ میلیونی ایران را تشکیل میدهند.
بدین ترتیب، هزینه سبد مواد غذایی خانوادههای ایرانی بر اساس دادههای مرکز آمار در سال ۱۳۹۰ به نسبت سال ۱۳۷۶ حدود ۹ برابر شده است. و بیشترین افزایش قیمت مواد غذایی در فاصله سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰ اتفاق افتاده است. این نکته نیز قابل توجه است که در این دادهها، آمار سال جاری لحاظ نشده است.
با نگاهی دقیق به این ارقام می توان دریافت که کاهش توان قدرت خرید مردم واقعیتی غیر قابل انکار است. بطوریکه سالهاست مصرف میوه و لبنیات از سبدغذایی خانوادههای کم درآمد حذف شده است و اکثر آنها در معرض سوءتغذیه وعواقب منفی ناشی از آن قرار دارند.
به گفته عیسی کلانتری، رئیس خانه کشاورز در ایران، پنج دهک شهری (چهار دهک دارای درآمد کم و یک دهک طبقه متوسط) و شش دهک روستایی ایران برای تأمین مواد غذایی در حد کشورهای آفریقایی مشکل دارند و دچار سوء تغذیه هستند.
کودکان قربانیان خاموش فقرغذایی
کارشناسان معتقدند که فقر غذایی عامل مرگ ومیر کودکان است و بخشی از این قشر آسیب پذیر جامعه که در فقر به سر می برند کسانی هستند که از منابع مادی وروحی که لازمه رشد وپیشرفت آن ها است محروم هستند.
به گفته ناصر ایروانیمنش مدیرکل امور بهداشت و درمان کمیته امداد، در ایران بیش از دویست هزار کودک زیر شش سال دچار فقرغذایی هستند. و کمیته امداد بدلیل کمبود بودجه تنها توانسته پنج هزار کودک زیر شش سال را که دچار فقر غذایی هستند، تحت پوشش خود درآورد. در حالیکه تنها در استان سیستان و بلوچستان هشت هزار کودک مبتلا به فقر غذایی گزارش داده شده است. برای پوشش تمام کودکان این نهاد به بودجه صد میلیارد تومانی احتیاج دارد.
این در حالی است که ۲۰ میلیارد تومان طی سال ۹۱ برای کاهش فقر غذایی کودکان تخصیص داده شده است.
وزیر جهادکشاورزی از امنیت غذایی بالای ۹۲ درصد در ایران و دارا بودن بالاترین ضریب امنیت غذایی در جهان صحبت می کند. در حالیکه یک مقام مسئول وزارت بهداشت و درمان اعلام کرده است که ۲۳ درصد افراد جامعه زیر خط بقاء قرار دارند و کمتر از نیاز روزانه اشان کالری دریافت میکنند و سیری شکمی در میان بسیاری از خانوارهای ایرانی جایگزین سیری سلولی شده است.
مطابق با قانون جاری در ایران دولت باید همه افرادی را که دچار فقر مطلق (کسانی که روزی دو هزار کالری غذا دریافت نکنند) هستند را تحت حمایت خود قرار دهد.
منبع : http://rahedigar.net/1392/01/11/panjah-milion-irani-ghorbani-faghr-ghazaii/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر