۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

"مادر مرد٬ بسکه خسته شد..."


مادر معینی که پسرش هبت الله معینی و ۱۱ نفر دیگر از اعضای خانواده اش در دهه ۶۰ کشته شده بودند درگذشت; خسته از ندیدن روز دادخواهی٬ خسته از اینکه آمران و عاملان قتل عزیزان او و هزاران زندانیان سیاسی دیگر هنوز در بالاترین مناصب کشوری و لشکری٬ غیر پاسخگو و مورد احترامند٬ خسته از درهای خاوران که از ۱۳۶۷ به این طرف به روی "مادران خاوران" بسته شده است.
باز هم خبری درد ناک، رضا معینی خبر داد که :
مادر معینی به بهروز و هبت‌اش پیوست!
مادرم می‌گفت
پروانه می‌پرد و بر گل‌برگ
سایه دریغ به جای می‌ماند
و من گفته بودم افسوس
که سایه‌ی افسوس
به هیچ پروانه ای شبیه نیست!

مادر معینی به بهروز و هبت‌اش پیوست!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر