۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه


شاهنشاه ایران : تاریخ نفت، پرماجراترین فصل تحولات اقتصادری و سیاسی بسیاری از ملل عالم در عصر حاضر است. فصلی مملو از تحریکات، توطئه ها، فراز و نشیب ها، دگرگونی های سیاسی و اقتصادی، سوء قصدها، کودتاها و انقلاب های خونین. حوادثی که در سالهای ا
خیر بر میهن ما گذشت و ماجراهایی که امروز ایران با آن روبرو است، همچنین حوادث خاورمیانه، بدون بررسی دقیق مساله نفت،قابل فهم و تجزیه و تحلیل نیست.امپراتوری بزرگ نفت،یکی از غیر انسانی ترین حکومت هایی است که تاریخ جهان به خود دیده، حکومتی که نه اصول اخلاقی بر آن حاکم است و نه ملاحظات اجتماعی و انسانی…شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۹۷۳، قراردادی با کنسرسیوم امضا کرد که در واقع نقطه پایان ۶۰ سال استثمار نفتی ما از جانب خارجی ها به حساب می آید…شرکت نفت ایران در سال ۱۹۷۷ بیش از ۱۷ میلیارد دلار در آمد خالص داشت و در میان ۵۰۰ شرکت پرسود جهان، در میان چند نام نخست جای داشت...

من بدل به کسی شده بودم که می بایست او را از پای در آورد. یادتان هست، از اوایل ماه سپتامبر، همه مراکز بزرگ صنعتی و نفتی در اثر اعتصاب و خرابکاری آسیب دید… ببینید، از لحاظ منطقی، دلایل واقعی رها کردن ایران بوسیله آمریکا برای من قایل درک نیست. بالاخره یک ایران نیرومند و آرام که چیزی از کسی نمی خواست،ایرانی که کار می کرد، تولیدمی کرد و سازنده بود، فقط می توانست در منطقه ای که از دیدگاه غرب اهمیت ویژه ای داشت، عامل صلح و توازن باشد. با این حال، اعضای حزب دموکرات از من خوششان نمی آمد. جناحی از این حزب، ابتدا به رهبری «همفری» و بعد دیگران، نیرومندی نظامی ایران را خوش نمی داشتند. بلندپروازی هایی را نیز که من برای ایران و منطقه در سر می پروراندم، دوست نداشتند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر