به آنانکه چون دیواری در مقابل آزادی مردم ایستادند وهمواره خودرا حامی مردم نشان دادند.
دیوار
صدای خشگ و محکومی زیک رنجدیده دیوارم
هزاران تکیه برمن داده شد ، دیدندکه دیوارم
یکی دیوار کاخی سر کشیده بر فلک امید میدارد
دیوار
صدای خشگ و محکومی زیک رنجدیده دیوارم
هزاران تکیه برمن داده شد ، دیدندکه دیوارم
یکی دیوار کاخی سر کشیده بر فلک امید میدارد
من اما شاهد غمنامه های دختران پشت دیوارم
به یک سی ساله ماتم شاهد اعدام عیاران
چه زیبا دخترانی ناله برلب تکیه برمن چونکه دیوارم
به پای زخمی دختر غل و زنجیرو در پشت سرش یک دیو
چه شبها تا سحر من دیده ام ، زیرا که دیوارم
شبی یک دیو بر یک دختر ده ساله یورش برد
نجنبیدم زجا ، خاموش وبیعارم که دیوارم
یتیمی را که ملایی تجاوز کرد زنجیران صدا کردند
من اما گفتم ای اهن خموش ، ایستاده دیوارم
به قطره اشگی آهن گفت، من یک آهن سردم
همه تکیه بتودارند ، توگویی منکه دیوارم
نمی بینی جوانان را که هرشب در غل و زنجیر
برند تا چوبه اعدام ، من آنجا بر سر دارم
جهنم ساختی با قامتت پیرو جوانان را
پیام مرگ را بینی و فخرت چیست ؟ دیوارم ؟
زجا برکن تو پایت را بریزان سقف این مسلخ
پس آنگه گو که من یک تکیه گاهم چونکه دیوارم
به یک سی ساله ماتم شاهد اعدام عیاران
چه زیبا دخترانی ناله برلب تکیه برمن چونکه دیوارم
به پای زخمی دختر غل و زنجیرو در پشت سرش یک دیو
چه شبها تا سحر من دیده ام ، زیرا که دیوارم
شبی یک دیو بر یک دختر ده ساله یورش برد
نجنبیدم زجا ، خاموش وبیعارم که دیوارم
یتیمی را که ملایی تجاوز کرد زنجیران صدا کردند
من اما گفتم ای اهن خموش ، ایستاده دیوارم
به قطره اشگی آهن گفت، من یک آهن سردم
همه تکیه بتودارند ، توگویی منکه دیوارم
نمی بینی جوانان را که هرشب در غل و زنجیر
برند تا چوبه اعدام ، من آنجا بر سر دارم
جهنم ساختی با قامتت پیرو جوانان را
پیام مرگ را بینی و فخرت چیست ؟ دیوارم ؟
زجا برکن تو پایت را بریزان سقف این مسلخ
پس آنگه گو که من یک تکیه گاهم چونکه دیوارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر